حمله ی
عربستان به یمن از یک طرف و کشتار وسیع کودکان و مردم غیر نظامی از سوی دیگر فارغ
از سایر علل و عوامل دیگر، به خودی خود مینواند کشور عربستان را جزو ناقضان حقوق
بشر و همچنین عکسل العملهای این کشور را میتوان مصداق جنایت علیه بشریت قلمداد
کرد.
با این
مقدمه پس از گذشت بیش از یکسال از این واقعه نه تنها عربستان مورد شماتت سازمانهای
بین المللی قرار نگرفته است بلکه متاسفانه بعضا با تشویق برخی از سازمانها و
نهادهای بین المللی و همچنین حمایت و کمک برخی از کشورها نیز روبرو گشته است. در
این اواخر نیز اوضاع انسانی در یمن به قدری حالت وخیم به خود گرفته بود که سازمان
ملل و در راس آن عالیترین مرتبه آن یعنی جناب آقای بان کی مون تصمیم گرفتند این
اقدامات سعودیها را محکوم و آن را در لیست ناقضان حقوق بشر قرار دهند که البته مدت
انقضای آن زیاد دوام نیاورد . در اینباره به ذکر نکاتی خواهیم پرداخت:
1 ـ
اولا این اقدام سازمان ملل در خارج کردن نام عربستان از لیست ناقضان حقوق بشر
بیانگر استیصال و عدم برخورد قاطع این سازمان با این قبیل جنایات میباشد که
حقوقدانها و کارشناسان مسایل بین الملل از آن تحت عنوان " عدم ضمانت اجرایی
" این سازمان یاد میکنند و همواره نسبت به این قضییه انتقاد داشتند.
2 ـ
خروج عربستان از لیست ناقضان حقوق بشر سازمان ملل به خوبی نمایانگر برتر بودن
رویکرد رئالیستی بر سایر رویکردها در روابط بین الملل میباشد. در این قضییه مولفههایی
همچون: قدرت، پول، زور، اجبار، همگرایی با دول قدرتمند، خودمحوری و. به نسبت مولفههایی نظیر: رعایت عدالت، انصاف،
دفاع از مظلوم در برابر مستکبرین، گفتمانها ونقش تعیینکنندهتری داشت.
به همین
دلیل کشور عربستان نه تنها در مظان اتهام قرار نگرفت بلکه در یک همگرایی قوی با
سایر دول به اهداف و مطالبات خود نیز رسید.
در
دنیای فعلی نهادها و سازمانهای بینالمللی برآمده از قدرت چند کشور ـ که عمدتا پس
از پایان جنگ شکل گرفتهاندـ اغلب اوقات نقش تعیین کنندهای در تصمیمگیریهای
سازمانهای بینالمللی دارند. بنابراین زمانی میتوان در این نهادها و سازمانها
اعمال نفوذ کرد که از یک پشتیبان قوی اعم از قدرت، ثروت و برخوردار باشیم.
خروج
عربستان از فهرست ناقضان حقوق بشر توسط آقای بان کی مون، بیشتر از آنکه به حیثیت و
پرستیژ این سازمان ضربه بزند، پرده از یک واقعیت برمیدارد و آن نقش بلامنازع اسباب
قدرت در تصمیمگیریهای این سازمان میباشد.
پس
کشورها به نسبت میزان پشتوانه قدرتی که در اختیار دارند در این سازمانها اعمال
نفوذ میکنند. این قضییه روح حاکم بر سازمان ملل را بیش از پیش بر همگان آشکار و
عریان ساخت.
درباره این سایت